English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7191 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
single-leaf bascule bridge U اهرم پلمتحرک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
double-leaf bascule bridge U اهرم دولایهپل
bascule bridge U پل بازشو
bascule bridge U پل قپانی
bascule bridge U پل اهرمی
bascule bridge U پل متحرک باسکولی
bascule bridge U پل بازشونده
bascule bridge U پل باسکولی
bascule bridge U پل متحرک
single-span beam bridge U پلمیلهایتکدهانهای
bascule U اهرام یا لنگرپل متحرک
bascule U قپان
leaf برگ
leaf U برگی شکل برگ دادن
leaf U ورق
leaf U دندانه
leaf U صفحه
leaf U جوانه زدن
d. leaf U برگ سه گوش
leaf U ورق زدن
leaf U گره آخر در ساختار درختی
leaf U لایه
leaf U لنگه ورقه
gold leaf U زرورق نازک
leaf brass U تنکه برنج
window leaf U لنگه پنجره
leaf brake U خم کن
gate leaf U بدنه دریچه سد
acanthus leaf معماری بصورت دندانه برگ کنگری
bay leaf U برگ خشک برگبو که دراشپزی بکار میرود
golden leaf U زرورق
leaf brass U برنج ورقه
to turn over a new leaf U راه ورفتار خود را عوض کردن
gold leaf U ورقه طلای نازک
fly leaf U برگ سفید دراول واخرکتاب
an acute leaf U برگ نوک تیز
fig leaf U لاپوش مخفی کننده
fig leaf U برگ درخت انجیر
floral leaf U کاسبرگ
leaf spring U فنر تیغهای
foliage leaf U برگ سبز
leaf bud U غنچه برگ
loose-leaf U دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
leaf brass U فوفه
leaf fat U لایه پیه دور گرده خوک
loose leaf U دارای برگهایا اوراق ول و جداشدنی
seed leaf U لپه
fall of the leaf U پائیز
opening leaf U لنگه واشو
rose leaf U برگ گل
sickle leaf U برگ های داسی شکل [این طرح در فرش های لچک ترنج شاه عباسی بکار می رود و به آن برگ های شاه عباسی نیز می گویند.]
leaf mould U خاک برگ دار
tea leaf U برگ چای [از این گیاه جهت تهیه رنگینه قهوه ای یا بژ استفاده می شود و خصوصا در رفوگری جهت تیره تر کردن رنگ های دیگر بکار می رود.]
angle-leaf U [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
bay-leaf U [تزئینات کلاسیک بر طبق برگ خشک کرده ی برگ بو]
fall of the leaf U برگ ریزان
entire leaf U برگ درست
grape leaf U برگ مو
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
seed leaf U برگچه
drop leaf U رومیزی اویخته از اطراف میز
turn over a new leaf <idiom> U شروعی تازه
door leaf U لنگه در
leaf of door U لنگه در
vine leaf برگ مو
foliage leaf U برگ درخت
tea leaf U تفالهچای
scale leaf U برگقطعهای
drop-leaf U لایهلولاییمیز
fleshy leaf U لایهگوشتی
leaf axil U رگبرگ
leaf margin U مهرهشکلتدافعیچپ
leaf node U گوشوارک
leaf vegetables U سبزیجاتبرگی
nose leaf U لایهبینی
gold leaf electroscope U الکتروسکپ با برگههای طلا
curled leaf border U حاشیه با برگ های مجعد که در فرش های ترکمن بکار می رود.
clover-leaf design U طرح برگ شبدر
bramble leaf fender U دفرای تایری
bramble leaf fender U دفرای لاستیکی
gold oak leaf U برگ خرما
crumpled rose leaf U چیزی که خوشی انسان رامنغض میکند
A green leaf is the gift of a dervish . <proverb> U برگ سبزى است تیفه درویش .
bridge U دهنه اسب نوار یا چرم در انتهای چوب بازی لاکراس پل ساختن دست برای زدن گوی بیلیارد فاصله بین سوراخهای گوی بولینگ
bridge U پل فرماندهی کشتی
bridge U پل
bridge U پل فرماندهی
bridge U compassplatform : syn
bridge U استفاده از پل برای انتقال برنامه ها فایلهای داده و... به سیستم دیگر
bridge U پل زدن
bridge U سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
bridge U جسر
bridge U وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge U تط ابق اجزای ارتباطی تا اینکه قط ع برق با حداقل برسد
bridge U برامدگی بینی
bridge U پل ساختن
bridge U اتصال دادن
bridge U بازی ورق
pontoon bridge U پل موقت
pontoon bridge U پل شناور قایقی
oxygen bridge U پل اکسیژنی
movable bridge U پل بازشو
natural bridge U پل طبیعی
navigating bridge U پل ناوبری
operating bridge U پل کارگاهی
maxwell bridge U پل اندازه گیری ماکسول
lattice bridge U پل شبکهای
magnetic bridge U پل رلوکتانس
magnetic bridge U پل مغناطیسی
irish bridge U ابنمای مغروق
irish bridge U پل ایرلندی
lattice bridge U پل نردهای
operating bridge U پلی که جهت عبور و انتقال وسایل کار در کارگاه ساختمانی ساخته میشود پل بهره برداری
lever bridge U پل باز شو
lever bridge U پل بالا رو
lifting bridge U پل بالارو
irish bridge U پل مغروق
irish bridge U اب نما
movable bridge U پلی که میشودجابجا نمود
movable bridge U پل متحرک
measuring bridge U پل اندازه گیری
maxwell m l bridge U پل ماکسول
highway bridge U راپل
impedance bridge U پل امپدانس
impedance bridge U پل اندازه گیری مقاومت
inductance bridge U پل اندوکتیویته
loading bridge U پل بارگیری
portal bridge U پلدروازهای
truss bridge U پل دارای اسکلت اهنی
trestle bridge U پل پایه خرپایی
treadway bridge U پل دوخطه
treadway bridge U پل عبور موقتی پیاده
the span of a bridge U چشمه یا دهانه پل
the pier of a bridge U پایه پل
the instability of a bridge U نا استواری پل
that bridge has openings U ان پل سه چشمه یا دهانه دارد
swing bridge U پل نوسان دار
swing bridge U پل گردان
truss bridge U پل با تیر مشبک
truss bridge U پل خرپایی
truss bridge U پل اسکلت فلزی
lift bridge U پلبالارو
compass bridge U قطبنمایعرشهکشتی
bridge of nose U برآمدگیبینی
bridge assembly U برآمدگیسیمها
beam bridge U پلمیلهای
bass bridge U پایهباس
arch bridge U پلقوسدار
wien bridge U پل وین
wheatstone bridge U مداری متشکل از مقاومتهای معلوم و مجهول که توسط ان میتوان مقاومت مجهول رادقیقا اندازه گیری کرد
weigh bridge U قپان تخت قنطار کش
weatstone bridge U پل ویتستن
stick bridge U پل دراز چوبی و فلزی کمکی برای رسیدن به گوی بیلیارد
spar bridge U پل ساخته شده ازگرده چوب
spar bridge U پل الواری
signal bridge U پل مخابرات ناو
signal bridge U پل مخابره ناو
salt bridge U پل نمک
road bridge U پل خیابان
road bridge U راه پل
road bridge U پل راه
rise of a bridge U خیز طاق پل
ribbon bridge U پل کرکرهای
ribbon bridge U پل تاشونده
cross that bridge when you come to it <idiom> U [به حل یک مشکل زمانی اقدام کن که لازم باشه و نه قبلش]
railway bridge U پل راه اهن
lattic-bridge U تیر حمال مشبک
lattic-bridge U پل نرده ای
slab bridge U پل تاوه
slab bridge U پل دالو
skew bridge U پل کج
through arch bridge U پلکمانسراسری
transporter bridge U پلانتقال
treble bridge U پلصدایزیر
cross a bridge before one comes to it <idiom> U درمورد مشکلی قبل از حادثه فکرکردن
water under the bridge <idiom> U همه چیز عوض شده
bridge loan U وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
bridge finance U وام موقتی [تا دریافت وام اصلی ]
railroad bridge U پل راه اهن
canal bridge U پل کیالی
suspension bridge U پل اویزان
conductivity bridge U پل برق رسانایی
decade bridge U پل دهگانه
deck of a bridge U صفحه پل
draw bridge U پل کششی
bridge rectifier U یکسوکننده بریج
enclosed bridge U پل فرماندهی سر پوشیده
fixed bridge U پل ثابت
fixed bridge U پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
flag bridge U پل تیمساران
deck of a bridge U کف پل
bridge seat U تکیه گاه
suspension bridge U پل معلق
bridge seat U پاشنه پل
canal bridge U پل کانال
cantilever bridge U پل معلق
cantilever bridge U پل قپانی
cantilever bridge U ستون پل
cantilever bridge U پایه پل
cantilever bridge U پل بازودار
Recent search history Forum search
1لنگه کفش
2single gas
2single gas
2ظروف یکبار مصرف بصورت عامیانه به انگلیسی چی میشه
2صفات ملکی را توضیح دهید.
0turn over a new leaf
0single course
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com